هر کجا پا بنهی حسن وی آنجا پیداست


هرکجا سر بنهی سجده‏گه آن زیباست

همه سرگشته آن زلف چلیپای ویند


در غم هجر رخش، این همه شور و غوغاست

جمله خوبان بر حسن تو سجود آوردند


این چه رنجی است که گنجینه پیر و برناست؟

عاشقان، صدرنشینان جهان قدسند


سرفراز آنکه به درگاه جمال تو گداست

فارغ از ما و من است آنکه به کوی تو خزید


غافل از هر دو جهان، کی به هوای من و ماست؟

بر کن این خرقه آلوده و این بت بشکن


به در عشق فرود آی که آن قبله نماست